سخن چینی ممنوع (قرار پنجم)
تعریف سخن چینی
سخن چینی در لغت به معنی خبر کشی است.
از حضرت رسول اکرم روایت است که
همانا کسی که سخن میبرد ،
خبر کش است .
سخن چینی به این معناست که سخن کسی را به دیگری بگوید و موجب اختلاف آن دو گردد و یا راز شخصی را افشا کند.
یعنی حرفایی که دیگران زدن رو پیش بقیه هم بزنی.
با یکی حرف میزنی یا مثلا راز دلشو بهت گفته حرفی زده که اون شخص سوم نکی دونسته ،تو میری این حرفا رو به اون هم میزنی.
یه نفر یه رازی گفته این رازه رو میری افشا میکنی پیش یه جمع دیگه ای.
شخص سوم میتونه یه نفر باشه ،
میتونه یه گروه باشه.
چندین لفظ با سخن چینی مترادف هستند .
به عنوان نمونه :
نمیم ، نمامة ، سعایت، قتات
سعایت:
بدترین نوع سخن چینی سعایت است.
و آن عبارت از سخن چینی نزد کسی که بیم ضرر و اذیت باشد مانند سلاطین و امرا و حکام و رؤسا
یعنی شما بری پیش کسی سخن چینی بکنی که ممکنه ضرری به اون فردی برسه که خبرشو آوردی ،
مثلا دستور بده اون حاکم اعدامش کنن
یا مثلا شروری ، یه نفری که قدرت داره ، میتونه بیچاره کنه طرف مقابل رو .
بهش میگن سعایت.
که بدترین نوع سخن چینیه.
چرا اصلا سخن چینیو انتخاب کردیم.
یکی از دلایلش اینه الان باب شده متاسفانه.
مادامی که بشر بوده ، بوده این داستان
مادامی که زبان اختراع شه بوده
ولی متاسفانه هر چقدر پیش میریم بدتر میشه
و آفت خییلی بزرگیه
و سعی می کنیم موضوعایی رو بیایم روش کار کنیم که
اگه حل بشه خییلی از داستانا حل میشه.
ببینید الان اعم از سخن چینی میتونه غیبت باشه.
میتونه همون تهمت باشه
میتونه آبرو بردن یه نفر باشه.
افشای راز میتونه باشه.
ببینین شما با یه صفت رذیله چند تا صفت رذیله رو انجام میدین با
سخن چینی.
یکی از دلایل دیگه ای هم که داره اینه که هم توی قرآن مستقیما نهی شده و مورد خطاب قرار گرفته شده شخص سخن چین
و هم اینکه احادیثی که داریم بسیار بسیار شدید الحن و شدید العقاب و خیلی بد خطاب کردن سخن چین رو
دلیلش خیلی واضحه
خییییلی واضحه دلیلش
چون دقیقا ما توی همون احادیث داریم که بالاترین و ته گناه ته کثافت کاری ای که یه نفر میتونه انجام بده اینه که آبروی یه نفرو پیش یه نفر دیگه ببره.
آبروی یه نفرو پیش حمعی ببره .
یا تهمت بزنه .
و وقتی که دقیق میشیم توی این احادیث میبینیم چقدر دقیقه ،
مو لای درزش نمیره.
یعنی مترادفات این رذیله رو وقتی میبینید احادیثشم تقریبا یه جوره
پس بترسیم.!!!
حالا من احادیثشو رو که بخونم واقعا بفهمیم که این صفت چقدر رذیله اس و چفدر کثیفه.و چقدر پست این کار و کسی که این کارو انجام میده
و چقدر حقیر و پسته .
و واقعا از خدا بخوایم که این از ما دور کنه و بالاخره یه علاج و فکری بکنیم براش اگه توی وجودمون هست و واقعا اگر نیست
یه کاری کنیم که دیگه برنگرده.
خییلی کار کتیفیه
حالا میریم جلوتر میبینیم چرا اینقدر روش تاکید شده
سخن چینی در قرآن
وَیلٌ لِکلّ هُمزَةٍ لُمَزَةٍ
وای بر هر عیب جوی #سخن_چین
همزه/۱
یعنی نفرین کرده وَیلٌ
خداوند نفرین کرده ، سخن چین رو ، خبر چین رو
در سوره قلم آیه ۱۱ میفرماید:
هَمّازٍ مشّاء بِنَمیمٍ
از کسانی که بسیار عیب جو و #سخن_چین هستند پیروی مکن.
قلم/۱۱
✳️عُتُلٍ بعدَ ذلکَ زنیم
(#سخن_چین) کینه توز و پر خور و خشن و بدنام است.
قلم/۱۳
قرآن مجید از سخن چین به عنوان زنیم اسم برده ،
یعنی کسی که اصل و نسب روشنی نداره.
حالا بیایمزنیم رو بررسی کنیم تا قشنگ متوجه بشیم چقدر این کار پسته
پس تا اینجا قرآن مجید از سخن چین به عنوان زنیم نام برده
راغب اصفهانی میگوید:
زنیم به کسی گفته میشود که به طایفه ای منسوب شده ،
ولی در واقع ازآنها نیست .
ریشه این لغت ، از زنمه به معنی زائده و آویزه ی گوش و حلق گوسفند گرفته شده گویی شخص سخن چین در میان قوم خود مثل یک موجود زیادی و وصله نا همرنگیست که بدون دلیل به آن ها منتسب شده و گویی مانند کسی است که اصل و نسب روشن و درستی ندارد.
مرحومفیض کاشانی در محجة البیضاء از عبدلله بن مبارک نفل میکند :
زنیم کسی است که از زنا متولد شده
و همه چیز را در همه جا باز گو می کند .
خلاصه اینکه سخن چین و نمام مانند کسی است که نطفه اش از طریق مشروع بسته نشده است.
ایندو تا دیدگاه مفسرینه.
تقریبا به نام قرآنه.
که زنیم رو براتون معنی کردیم
دوستان میتونن برن تحقیق کنن راجع به واژه ی زنیم.
من دو تاشو براتونخوندم که یکیشون گفته بود زنیم به معنی کسیه که اصل و نسب درستی نداره
یه کسی که توی طایفه اش اضافیه ، کسی بهش محل نمیزاره .
موجود زیادیو نا همرنگ طایفه اشه ، عار یه طایفه اس.
یکی دیگه هم گفته بود زنازاده یعنی نطفه اش مشروع نیس.
یه جای دیگه هم که مورد عتاب قرار داده و مورد خطاب مستقیم قرار داده سخن چین رو .
توی سوره مسده .
وأمرأته حمالة الحطب
همسرش هیزم کش جهنم یا آتش افروز جهنم است .
کهراجع به همسر ابو لهب صحبت میکنه
یعنی خدا مستقیم سخن چین رو به عذاب دوزخ تهدید میکنه .
کهاین آیه به ام جمیل همسر ابو لهب اشاره میکنه که تاریخ روایت کرده که بسیار فتنه گر بود و تا توانداشت با پیامبر دشمنی میکرد
اما از پیامبر اکرم اخباری کسب میکرد و آن را به مشرکان و بت پرستان گزارش میداد و به همین جهت خدای متعال اینگونه از وی به بدی نام می برد و او را مستحق آتش میداند.
و به طور کلی سرنوشت هر کسی که نمامی کند ، آتش دوزخ است.
توی بررسی بسباری از آیات قرآن مفسرین به این نتیجه رسیدن که سخن چین ها توب باطن خودشون حقارت و ذلت احساس میکنن . و لین سخن چینی که خبر می برن برای اینو اون برای جبران شکستهای درونیشون و رسیدن به اهداف شومشونهست که چند تا مثال هم آورده.
و حالا اثبات کرده که چرا این نتیجه گیریو کرده.
من نتیجهگیری اش رو براتون میخونم.
که سخن چین در باطن خود احیاس حقارت و ذلت میکند
و برای جبران شکستهای درونی
و رسیدن به اهداف شوم خود متوسل به این حربه(سخن چینی )میشود .
سخن چینی در روایات
اولین صفتی که روایات اهل بیت سپردن برای سخن چین با نمام
اینکه نمامو سخن چین شریر ترین افراده شرترین و بدترین افراده
رسول خدا (ص) فرمود:
آیا شما را به بدترین افراد آگاه نکنم؟
عرض کردند :چرا ای رسول خدا
فرمود:بدترین افراد آنهایی هستند که به #سخن_چینی می روند و در میان دوستان جدایی می افکنند
و در جستجوی عیب برای افراد صالح و پاکدامنند.
اصول کافی ج ۲ /ص ۳۶۹
✳️امیرالمؤمنین (ع):
شرورترین شما (بدترین شما) کسانی هستند که #سخن_چینی میکنند و میان دوستان جدایی می افکنند و دنبال عیوب افراد پاکدامنند .
اصول کافی ج۲ ،ص ۳۶۹
رسول خدا(ص):
دشمنترین شما نزد خدا کسانی هستند که برای #سخن_چینی بین دوستان کوشش می کنند و جمعیت های متشکل را پراکنده می سازند و کارشان تفرقه افکنی میان انجمن ها و عیب جویی از پاکان و نیکان است.
محجة البیضاء ،ج۵ ،ص۲۷۵
خواهش میکنم حواسمونو خوب جمع کنیم همه مون
فکر نکنیم کسی که داره میاد پیش ما از کس دیگه ای خبر آورده ، از کس دیگه ای داره میگه حرفای کس دیگه رو ولو اینکهراجع به شما گفته باشه .
ولو اینکه اون طرف پشت یر شکا حرفی زده باشه .
فکر نکنیم که اونخیر خواه شماس
فکر نکنیم اون خیر شما رو می خواد و دوست شماست ،
کسی که همچین کاری میکنه حسوده
اینم یکی از زیر مجموعههای سخن چینیه .
آدم حسود سخن چینی میکنه.
دنبال به هم زدن رابطه شماس دنبال خور انفاق د کردن اعصاب شماست اتفاقا دوست شما نیس
اگرمدوست شما بود همچین کاری نمیکرد
اگر دوست شما بود مور دیگه لی رفتار میکنن
راههای دیگه هم هست برای این که برای اینکه ما رو آگاه کنه
خواهش میکنم حواستون جمع باشه
مخصوصا توی این روزا ،
یکی از وسایل و ابزاز شیطونه.
توی جمعی وقتی میبینه دوستی هست...
ویژگی اول
توی احادیث میفرماید که سخن چین دنبال عیب جویی از افراد پاک و صالحه.
ینی حواستون باشه کسی
که این ویژگی رو داره دنبال خراب کردن آدماست.
پس یعنی اهلیت نداره.
طرفدار ظلم و ظالمه ، حسوده
طرفدار حق نیست .
ویژگی دوم
ویژگی دومی که توی روایات گفته شده اینه که
سخنچینی عامل عذاب قبره.
وسخن چین متحمل عذاب قبر می شود
از رسول خدا نقل شده که فرمودند :
عذاب قبر به خاطر سخن چینی و غیبت و دروغ است .
ماها که به خاطر ترس از عذاب قبر
که نمیخوایم این صفات رو از خودمون دور کنیم
اصلا عذاب قبر یعنی چی ؟
یعنی دوری از خدا
عذاب قبر یعنی چی ؟
یعنی نا رضایتی خدا
ماها قرار بود تو قرار ایستاده ها توی مسیری قرار بگیریم
که فقط برای رضای خدا قدم برداریم .
مشخصه که آدمی که خبر چینی میکنه
آدمی که سخن چینی میکنه، به عبارت دیگه جاسوسی گروهیو پیش گروه ذیگه، حرف گروهیو پیش گروه دیگه میبره ،
مشخصه که واسه رضای خدا این کارو انجام نمیده.
واسه این انجام میده که آب بریزه رو آتیش درون خودش ،آتیش حسدش
حسدش غذا میخواد، حسدش گشنشه
حقارت وجودش غذا میخواد.
اینجوری آروم میشه
آدم حسود، آدم خبرچین ، آدمی که دنبال اینه که آرامش افراد رو به هم بزنه ، اعصاب آدما رو خورد کنه.
دشمنی بین آدما بندازه
اینو به جون اون ، اونو به جون این..
آدم حقیریه
این آدم میخواد همه مثل خودش باشن خودش داره عذاب میکشه ، خودش داره میسوزه ، میخواد همه مثل خودش باشن ، نفس راحت نکشن
اینکه حدیث داریم از آدم سخن چین ذوری کنید به خاطر همینه.
به خاطر اینه که مثل میکروب میوفته مثل خوره نیوفته باعث دعواهای خونوادگی میشه ، دعواهای بین دوستان میشه.
سیکل و چرخه ای که یه گروهیو که دارن به یه سمتی حرکت میکنن چوب لاچرخش میزاره.
گروهو از هم میپاشونه
پس این آدم حسوده.
نمیتونه پیشرفتتو ببینه، نمیتونه آرامشتو ببینه .
نمیتونه ببینه راضی ای داری لذت میبری از رندگیت.
میخواد خراب کنه.
پس این دوست تو نیست
میخواد یه آتیشی بندازه تو وجودت که تو هم بسوزی
پس دوری کنید از آدم خبر چین.
تشخیص آدم خبر چین هم اصلا کار سختی نیست .کسی که حرف میاره پیش شما
کسی که اسکرین شات میگیره ، میفرسته برای شما از حرفای اینو اون این آدم خبر چینه.
ویژگی سوم
ویژگی سوم که توی روایات راجع به
سخن چین اشاره شده اینکه سخن چین وارد بهشت نمی شود
دوباره تاکید میکنم که ماها انشاالله که اینجوری باشه واسه بهشت کاری نمی کنیم.
برای رضایت خداهست.
کاسبی نمیخوایم بکنیم که .
میخوایم خدا رو راضی نگه داریم هر کاری که میکنیم
بهشت ما یعنی چی قرب خداوند
بالاترین مرحله بهشت قرب خداونده.
نگاه محبت آمیزو لبخند رضایت خداس.
سخن چین ازین محروم میشه.
رسول خدا(ص) فرمودند:
#سخن_چین وارد بهشت نمی شود.
محجة البیضاء ج ۵ ص ۲۷۵
یه جا گفتن لایدخل ابجنة نمام
یه جا گفتن لایدخل الجنة قتات
که حالا اینجا جفتشونو سخن چین معنا کرده
ولی خب فرق میکنه که بعدا میگیم .
ولی شما زنیم و قتات و نمیم رو همون سخن چین معنا کنید.
امام باقر ع فرمودند بهشت بر قتاتین
یعنی کسانی که برای فساد بین مردم گام برمیدارند حرام است.
چقدر اشاره شده به این.
به اینکه سخن چین کارش به هم زدن وحدت مردم.
عامل تفرقه و جدایی بین مسلموناس.
خیلی جالبه حالا این نگاه منه شاید نگاه شما هم ایتجوری باشه
اصلاهمه چیز یه وحدتی داره ، همه چیز یه عدالتو نظمی داره .
اینجور گناها کارشون چیه.
اینها که قرار میزاریم از خودمون دورش کنیم ، کارش اینه که این وحدتو این نظم و عدالته رو به هم میزنه.
وحدت درونی فرد که آرامش تلقی میشه و چه وحدت بیرونی که همون نظم و عدالت جامعه و دوستی معنی میشه کارشون اینه
هم این سخن چینی نظم درونتو به هم میریزه و هم نظم بیرونو.
اصلا گناه یعنی این که یه عامل بیرونی نظم هستی رو ، نظم وجودتو و دنیای بیرونتو به هم بزنه
عدالتی که خدا حاکم کرده توی دنیا اون نظمی که خالق خلق کرده جهان رو برمدار اون نظم، اون رو به هم بزنه.
این میشه گناه
همه چی باید سر جای خودش باشه،
اگه اینطور باشه، دیگه هیچ بدی ای وجود نداره.
هیچ بیماری ای وجود نداره که ما توی روایات میخونبم هر بیماری ای به تاطر گناهان ماهست امتحان ماهست ار بلایب امتحان ماست.
اگه گناهی نباشه همه چیز مثل بهشته.
آدمی رو گناه از بهشت روند
تو بهشت عادلانه اس همه چیز یکسانه هیچ گناهی وجود نداره به این فکر کنید
ویژگی چهارم
ویژگی چهارمی که توی روایات برای سخن چین برشمردن اینکه سخن چین در سحرای محشر به چهره ی میمون محشور میشود.
یه روایتی رو براتون نیخونم شاید قسمت عمده ایش ربطی به بحث این هفته ما نداشته باشه ولی خیلی روایت جالب و تاثیر گزاریه.
از برابن عاذب نقل شده است که
معاذبن جبل در منزل ابو ایوب انصاری نزدیک رسول خدا (ص) نشسته بود .
معاذ عرض کرد
یا رسول خدا (ص) نظر شما
درباره آیه یوم ینفخ فی الصور فتأتونافواجا چیست ؟
سوره نبا آیه ۱۸
فرمود ای معاذ مطلب بزذگی را پرسیدی
یپس اشک از چشمانآن حضرت جاری شد و فرمود:
ده صنف از امت منپراکنده محشور میشوند و خداوند آنان را از دیگر مسلمانان جدا کرده و چهره هاشان را میخ نموده است.
بعضی از آنان به صورت میمون هستند بعضی به صورت خوک
و غیره
آنگاه رسول خدا فرمود:
آنان که به صورت میمون محشور میشوند سخن چینان اند
این خیلی مهمه که یه عده از مسلمونا جدان
ده صنف از امت پیامبر از بقیه جدان.
وهر کدومشون شبیه یه حیوونی
فکر کنین چه چیزی باعث میشه پیامبر رحمت یا این همه شفاعتی که پیامبر کرده ائمه کردند
از بقیه مسلمونا جدا می افتند ،پراکنده محشور میشن.
داستان
یکی دیگهاز ویژگیهااینه که سخن چین از رحمت خدا دوره.
یه داستان خیلی مشهوری هست
که خیلی همقشنگه:
در زمان حضرت موسی در میان بنی اسراییل خشکسالی شدیدی روی داد .
حضرت موسی برای دعای باران به همراه عده ای دیگر بیرون رفت ولی هر چه دعا کرد اثری نبخشید و باران نیامد.
حضرت در این باره مناجات کرد ، از جانب پروردگار به او وحی شد :
در میان شما یک نفر هست که زیاد #سخن_چینی میکند
و به خاطر او دعای شما را مستجاب نمی کنم .
حضرت موسی از خدا خواست او را معرفی کند تا وی را از میان قوم خویش بیرون کنند.
خدای متعال فرمود:
من شما را از نمامی( #سخن_چینی) نهی می کنم ، چگونه او را به شما معرفی کنم ؟
حضرت موسی این مطلب را با قوم خود در میان گذارد ،
کسی که نمام (#سخن_چین ) بود متنبه شد و توبه کرد ؛
آنگاه خداوند باران رحمت خود را بر آنها فرو فرستاد
مجمع البیان، ج ۱۰ ، ص ۴۲۳
علل سخن چینی
برای این صفت یا این رذیله ، خیلی صفت و ریشه های متعددی بیان شده ،
که ما مهمترینش رو برای شما میگیم
شاید مهمترین بخشی که هر هفته مطرح میکنیم همین قسمت باشه.
اگر این رذیله یا این این صفت رو مثل یک دشمنتلقی کنیم واسه خودمون.
خب اینکه خودمون رو بشناسیم، توانایی های خودمون رو بشناسیم ، یه بخشه ، مهمتر از اون اینه که دشمن رو بشناسیم.
اینکه از چه راهی وارد میشه،پاشنه آشیل ما کجاست ،اینها رو برطرف کنیم .
اگه اینها رو تونستیم برطرف کنیم ، تونستیم ریشه کنش کنیم.
شاید هر هفته ای که ما این صفات رو بررسی میکنیم ،
توی اوج باشه اون صفت رذیله.
اما خواهش میکنم به اینها به صورت یه سیکل ،
یه چرخه ای که به هم ربط داره نگاه کنیم
الان مشخص میشه که چرا ما میگیم همه ی اینها به هم تنیده اند .
چرا هفته اول حسادت ، چرا تکبر ، خب دونه دونه با هم میشمریم ،
علل و عوامل سخن چینی رو
چرا یه نفر سخن چین میشه؟؟؟
اولین عامل
اولین عاملش همون طور که همه مون میدونیم ،
حساذت و بدخواهیه ، بد کسی رو خواستن،
فک کنم بچه هایی که حد اقل یه ذره دنبال کردن ،یا مصاحبه های منو خوندن ، من خودم خیلی به این اعتقاد دارم بچه ها ،
که بد خواه کسی نباشیم.
خیر خواه بقیه باشیم . یه پراناز باز کنم اینایی که داریم راجع بهش صحبت میکنیم ربطی به دشمن نداره ها نه ربطی به دشمن نداره
فعلا گفتم ما الان داریم خودسازی کنیم ،
بدخواه کسی نباشیم بد کسی را نخوایم .
که بازم ریشه بدخواهی حسادته یعنی کسی که بد کسی رو میخواد کسی که حسادت میکنه میخواد یه جوری طرف رو سر کوب کنه چیزی که طرف داره آرزو میکنه که نداشته باشه .
آرزوی ازبین بردن اون داشتهه رو داره این میشه حسادت .
بنابراین میخواد خوارش کنه میخواد ذلیلش کنه طرف رو میاد ازش بد میگه
میره آبروشو میبره شنیدی فلانی فلان کارو کرد .
مجازیش میشه فوروار د کردن پباما ، اسکرین شات گرفتنا ،
عکس فوروارد کردن از این و اون
توی فضای حقیقی هم ازون موقعی که این بلوتوث اومد
و خیلی اتفاقای بدی افتاد.
یا همین دور هم نشستنا ،
تا یکی اومد یاد این حسادته بیوفتیم .
یاد این بیوفتیم که چه جور آدمهایی سخن چینی میکنن ،
جه جور آدمایی خبر چینی میکنن ، اصلا توی ذهن آدم ، آدم خبر چین یه شکل دیگه ایه یه ضعف خاصی داره.
تصویری که آدم ، از آدم خبر چین داره ،
من همیشه توی ذهنم اینجوریه ،
یه آدمی که پشتش خم شده ،
عین موش اینور و اونو میپره دنبال اینه که جه خبره .
و واقعا هم دودش برمیگرده توی چشم خودمون.
تف سربالاست این حسادته و این صحبتایی که...
آخرش رسوا میشه ، آخرش یه جایی فلانی با اونیکی دوست میشه آبروی کسی که خبر چینی کرده میره ،همینوری نمیمونه، شاید توی لحظه فکر کنه آدم خبر چین که برده ولی بعدش چنان ضایع میشه چنان رسوا میشه که دیگه نای بلند شدن نداشته باشه.
پس اولین عاملش حسادت و بدخواهیه
دومین عامل
دومین عاملش نفاقه دورویی
این که ظاهر و باطن آدما فرق داشته باشه
یکی از تعریفایی که راجع به نفاق شده
لقمان توی اون نصیحتای معروفش به فرزندش میگه منافق سه نشانه دارد زبان او با قلبش قلب او با عملش و ظاهر او با باطنش هماهنگ نیست ، واسه همین زبونش یه چیزی میگه توی دلش یه خبرای دیگه ایه
ظاهرش یه چیز میگه باطنش یه خبرای دیگه ،
قلبش یه چیز میگه عملش یه جیز دیگه ای.
این میشه دورویی میشه نفاق
مثلا کفش رو بخوایم بگیم ، پیش شما یه رنگه پیش اونبکی یه رنگ دیگه.
پیش شما ازون بد میگه ، پیش اون از شما.
اینکه طبیعیه اینو همه میدونن .
آدم خبرچین واسش فرقی نمیکنه که،
دنبال به هم زدن رابطه عاست.
وقتی که حدیث داریم که
سحر قلمداد میکنه
امام صادق:میفرماید
از بزرگترین جادوها سخن چینی است
زیرا با سخنچینی میان دوستان جدایی افکنده میشود
یاران یک دل را با هم دشمن میکند و به واسطه آن خونها ریخته میشود خانه ها ویران میشود ، پرده ها دریده میشود .
آدم سخن چین بدترین کسی است که روی زمین گام برمیدارد.
از بزرگترین جادو هاست
قدرتی که داره ، دست کم نگیرین سخنچینی رو خون میریزه.
شما ته خییلی از جنایات رو که بررسی میکنید تهش همین خبرچینیاست
تهش همین رو مخ طرف کار کردناست.
میشینه پرش میکنه ، اینکه میگن طرفو پرش کرده همینه دیگه.میشینه تحریکش میکنه .تو فلان کردی،تو غیرت نداری ، تو فلانی تو بیصاری میشینه توی سرش هی میگه میگه، ...
اگر من جای تو بودم...
اوووه اونقدر میخونن یهو بلند میشه یه تصمیمایی میگیره ، این جملات توی سرش مرور میشه ، یهو یه کاری دست خودش میده.
اصلا دلیل نفاق و دو رویی چی بود ؟
حقارت.
آدم توی باطن خودش احساس حقارت میکنه .و رو میاره به سخن چینی
احساس شکست میکنه ، فکر میکنه از طرف کم داره ، رو میاره به سخن چینی پس آدمی که منافق نباشه ، آدمی که ظاهرش با باطنش بخونه.
همه جا یه جور باشه.
پیش فلانی یه جور باشه ، همه جا ثابت باشه ،
همه جا عزیزه.
نه فقط پیش اون توی اون لحظه . همیشه عزیزه ، همیشه قابل اتکا هست.
منهمیشه به این تاکید دارم .
به خاطر اینکه شماها ،
بچه های ما باید محور هر گروهی باشن
باید اینقدر از هر لحاظ پاک و باوقارو محکم باشن که همهتکیه کنن بهشون.
این یکی از دلایلیه که میتونن بهشون تکیه کنن.
خبر چینی نکنین.
پیش فلانی زیراب فلانیو نزنید.
خب اینا دو روز دیگه تابلو میشه ، آبروی خودتون میره .چه کاریه آدم عاقل این کارو انجام بده ، بعد هم گناهش هیچی ، از چشم خدا افتادنش ، هیچی ، از چشم مردم هم میوفته .
یعنی تو میخوای عزیز بشی برعکس خوار میشی.
چنانم خوار میشی که هیچی دیگه...
سومین عامل
عداوت و دشمنی
حالا این عداوت و دشمنی دو نوعه یا اینکه طرف این دشمنیه رو نگه میداره . توب دلش پنهون میکنه منتظر یه فرصته که زهر خودشو بریزه و رو کنه ، به این میگن کینه.
یا اینکه علنی همیشه دشمنی میکنه.
آشکارا دنبال آزارو اذیت طرفه.
آشکارا دنبال ضربه زدن به طرفه
یا اینکه منتظر یه فرصته که به اون میگن کینه
حالا طرف وقتی کینه داره، دشمنی داره ،
منتظر ضربه بزنه دیگه.
به خاطر همین یکی از راههای ضربه زدن و دشمنی کردن ، همین خبر چینیه
اونو با اون یکی بد کنه ، آبروی فلانیو ببره و اتفاقایی که
ممکنه به نیت دشمنی بیوفته .به نیت دشمنی میره خبر چینی میکنه.
پس واسه همینه که توی مرام ما مکتب ما همیشه تاکید به گذشت شده، به مرام شده به معرفت شده.
از کینه دوری کنیم ،
از دشمنی دوری کنیم ، واسه همینه چون نتیجه هاش و بذر و محصولش میشه سخنچینیو یه همچین اتفاقا که بعدا باعث میشه نه تنها شخص به هدفی که توی سر داره نرسه بلکه بدترم بشه .
چهارمین عامل
چهارمین عاملو طمع و چشم دوختن به اموال مردم گفتن.
یعنی حتی ببینید کار خبر چین به کجا میرسه که حتی برای اینکه بخواد خودشیرینی بکنه ، برای اینکه به اموال شما به موقعیت شما چشم طمع داره میخواد بهش برسه ،
میاد مس دیگه رو خراب مبکنه تا پیش شما غزیز بشه، یا برعکس حتی.
طمع داره به مال یکی دیگه ، طمع داره به موقعیت دیگهمیاد اونیکیو خراب میکنه. دستش نمیرسه نمیتونه به اونجایگاه برسه، نمیتونه به موقعیت اون فرد برسه ، میاد اونو خرابش میکنه .
بنابراین حب دنیا ، طمع داشتن به مال دیگران ،
طمع داشتن به موقعیت دیگران باعث میشه که بیان خبر چینا فعال بشن پشت سر هرکسی حرف بزنن.
اصلا کلا هر چیزی که چشم طمع داشته باشه طرف بهش. آدم طماع برای دست یافتن به اون هدفش حاضره هر کاری بکنه.
چهاون بهترین و مؤثرترین ابزاراش همین خبرچینیه.
میخواد خودشو عزیز کنه ،
لوس کنه میاد میگه من خیر خواه تو ام.
هم برعکسش .
دستش نمیرسه میخواد طرفو خراب کنه.
رو این عامل مخصوصا زیاد فکر کنید.
پنجمین عامل
عامل پنجم پرگوییو هرزه گویی دقیقا
آدم های پرگو و هرزه گو آدم هایی که حرافن.
چقدر این مهمه .
انشاالله حتما میزاریمش توی قرارهامون.
آدم هایی که بیخود حرف میزنن ، هی دوست دارن حرف بزنن.
خاله زنکن به قول معروف .
شایدم دلیل نداشته باشه ، حسود نباشه ها.
شاید طمع نداشته باشه حیودم نباشه دسمنی هم نداشته باشه.
دوست داره حرف بزنه دوست داره حرف بیخودی بزنه.
کیف میکنه. که الی ماشاالله دورتون ریخته .
ولی اون کار بده رو انجام داده خبر چینیو انجام داده .اثرشم نمیتونیم بگیم چون طرف نیتش حسادت نبودهاثریم نداره.
نه ضربه حودشو زده متاسفانه .
حالا طرف احمقه ، از سر حماقت اینکارو کرده
چقدر ماداریم توی روایات که توفیق سلب میکنه.
باعث از چشم مردم افتادن میشه باعث خاری میشه ،
اینکه زیاد آدم حراف باشه.
چقدر حدیث داریم دربارش
حتما میتونه یکی از موضوعاتمون باشه .
و عامل آخر که بارم ما افتخار میکنیم ،
اذعان میکنیم که شیعه علی بم ابی طالبیم .
توی روایات ما زمینه وراثتی واسه این داستان برشمردن.
نقش خانواده .بستری که شخص توی اون شکل گرفته بنابراین
خانواده ها توجه داشته باشن که اولا که بچه ها چشمشون به پدرو مادرها گ بزرگتراست
دوما که توی هر کدوم از رذایل شما میتونی این رو اضافه کنید .
یعنی پایه ثابت همهرذایله.
تربیت شخص ،
جامعه ای که توش شکل گرفته شخصیتش.
کهما داریم که همونطور که فرزند از پدرو مادر آثار جسمانی به ارث میبره ، آثار معنویم به ارث میبره حالات روحی هم الی ماشاالله دیدین دیگه اخلاقیاتو نوع حرف زدن پسرایی که شبیه پدراشون هست نگاه کردناشون.
پس به اینم میتونیم فکر کنیک و پایه ثابت همه رذایله
گوهر پاکی بباید که شود قابل فیض
ورنه هر سنگ و گلی لؤلؤ و مرجان نشود
آثار سخن چینی
سخن چینی چه ضررهایی داره؟
کلا آثار و مضرات سخن چینی رو به دو دسته تقسیم کردن.
آثارو مضرات دنیوی و آثارو مضرات اخروی که
حالا اول ما میایم آثار دنیوی رو دونه دونه بررسی میکنیم.
آثار دنیایی
اولین اثر دنیایی سخن چینی اینه که منشا و ریشه ی خیلی از گناهای بزرگه مثل دروغ و غیبت و خیانت و فساد و غیره.
پس نه تنها خودش گناه بزرگیه ،
بلکه شما رو به گناهای دیگه ای هم آلوده میکنه.
دومین اثر دنیاییش
همون طور که گفتیم شماها دنبال بهشت و جهنم و ثواب و اینا که نیستین ، دنبال رضایت خدایید .
دنبال نگاه محبت آمیز خدایید.
سخن چینی شاید بدترین ضرر و آفتی که داشته باشه ،
شما رو از رحمت خدا ،
از نگاه محبت آمیز خدا از توفیقی که خدا قراره بهتون بده برای زندگیتون ،
برای راهتون ،
برای هدفتون ،
اون امدادهایی که ، البته امداد ممکنه نصیب خیلیا بشه،
اون کمک هایی که خدا نصیب برخی بنده هاش میکنه و بلندشون میکنه ، باعث میشه اینها از سخن چین سلب بشه ،
و علاوه بر این خیلی وعده های عذاب های متعددی
برای سخن چین بر شمردا شده.
خب پس همچین آدمی از رحمت الهی از توفیق الهی ، از لبخند الهی دوره.
این شاید بدترین ضررش باشه.
حتما بدترین ضررشه.
سومین عامل دنیاییش ،
گفتیمعلاوه بر اینکه نزد خدا منفور میشه،
نزد مردم هم منفوره.
شما حساب کنید آخرش بالاخره رسوا میشه
یعنی گفتم قابل اتکا نیست ،
قابل اعتماد نیست.
دروغگو هست
غیبت کننده است .
تهمت زننده است.
شایعه سازه.
اصلا این آدمآتش افروزه جدایی افکنه
بنابراین آدم ها از تفرقه ذاتا خوششون نمیاد
از آدمی که محبت رو از بین
میبره،
محبت رو میکشه توی بنده های خدا ، خدا ازین خوشش نمیاد.
علاوه بر این
همیشه خودشم توی ترسه.
بنابر این یه شخشیت منفوریه توی جامعه
علاوه بر اینکه نزد خدا منفوره، توی جامعه بین مردم هممنفوره.
خیلی خنده داره که سخن چین دنبال عزته.
یعنی فکر میکنه این کار باعث عزتش میشه.یه جورایی خودشیرینی داره میشه با اینکه باعث نفرت مردم از اومیشه.
پس احمق هم هست.
حضرت علی علیه السلام میفرماید:
هر کس که کارش سخن چینی باشد
خویشش با وی بجنگد ، و بیگانه دشمنش شود .
چهارمین اثر دنیاییش ، اختلاف و دشمنیه .
باعث ایجاد و بروز اختلاف و دشمنی و دعوا و جنگ و خون ریزی و از بین بردن وحدت و دوستی و صمیمیت و به وجود اومدن تفرقه کینه ، دشمنی و بدبینی و حس انتقام جویر حتی قتل.
بنابراین
تجربه اش رو همه دیدین که خدایی نکرده متاسفانه ،
اکثرا باعث یه دعوای خونوادگی میشه .
دعوایی بین دوستان،
یه زد و خوردی ،
حتی جرم و جنایاتی میشه که آدک فکرشو نمیکنه،
آدم نگاه
میکنه میبینه دنبال ریشه اش بگردیم
که یه نفر یه حرفی رو برده آورده،
یه شایعه ای رو پخش کرده یه حرفیو از فلانی برده ،
و ته خیلی ازین جرم و جنایتا و دشمنی ها سخن چینیه.
بنابر این توی اسلام وحدت مسلمین همیشه اعم از چیزای دیگه است
بنابراین
از بین بردن وحدت هم خیلی بده.
توی اسلام خیلی نهی شده.
بنابراین حدیث داریم از پیامبر که میفرمایند که بدترین افراد کسانی هستند که سخن چینی میکنند.
کسانی که از میان دوستان جدایی می افکنند ،
کسانی که برای افراد پاک و بی گناه ،
عیب میتراشند.
این عین حدیثه
اینم یادتون باشه ،
یکی از نشونه هایی که طرف که داره صحبت میکنه راجع به اون شخصه ،
خیلی اونی که داره راجع بهش صحبت میکنه آدم سخن چین.
احتمالش خیلیه که آ دم بی گناهی باشه.
و او از این حرصش میگیره که این حرفارو میرنه،
ازین پاکیه ،
ازین خوب بودنه حرصش میگیره.
از دست ندین این دوستی ها رو به خاطر یه همچین آدمی،
یه همچنین حرفایی ،یه همچین اشخاصی رو توی زندگی هاتون از دست ندید
اگه جدا شدید به خاطر حرف یه سخن چینی ، حرف یه دشمتی که اومده سخن چینی کرده.
و نوع دوم آثار و مضرات سخنچینی ،
آثار اخروی
ٱثار اخروی که از جمله مهمتریناش عذاب قبره
پیامبر (ص) فرمودند :
کسی که بین دونفر برای سخن چینی رفت و آمد کند ،
خداوند برای او در قبرش آتش مسلط کند .
و عذاب های قبره دیگه که توی خیلی از روایات اومده.
پیامبر فرموند کسی که بین دونفر برای سخنچینی رفت و آمد کند؛
وقتی که از قبر بیرون می آید یک مار بزرگ سیاه مسلطش می کند که گوشت او را نیش میزند و می خورد تا اینکه داخل ٱتش شود.
یعنی عذاب عذاب عذاب
آخرشم آتش جهنمه .
بچه ها دعا کنیم که خدا ما رو جزو سخن چین ها قرار نده واقعا.
برای هم دیگه دعا کنیم
راهکار
خب حالا چی کار بکنیم؟
مثل همه ی هفته ها سعی میکنیم برای درمانش
هم با هم صحبت کنیم.
بچه ها هم اگه چیزی می دونن بنویسن واقعا،
تجربیاتشون رو .
سخنچینی مثل یه بیماریه ،گناهای دیگه هم مث یه بیمارین .واسه همینه که
میگیم وقتی یه آدمی اینا رو بزاره کنار،
مشکلات روانیش از بین میره ، و چون جسم و روح به هم مرتبطن خیلی از بیماریهای جسمیشم از بین میره
بنابراین مرحله داره.
بعضیا دیگه واقعا دارن لذت میبرن ازین کار.
دیگه واقعا درگیرش شدن ،
آلوده شدن زیاد .
بعضیام نه.
حالا بنا به سنشون بنا به موقعیتشون ،
زیاد اهلش نیستن ولی گه گداری انجام میدن ،
بعضیام تازه اول راهن.
خب باید اینو بفهمید.
خب آدمی که میاد سخن چینی میکنه بالاخره
یا جزو آشناهای شماست دوستتونه،
میشناسینش
بنابراین عکس العملی که شما نشون میدید باید متفاوت باشه.
بالاخره کسی که اول راهه یهو نباید چنان باهاش دشمنی کنی که اصن...
اینا باهمفرق داره
حالا ما باهمیه سری راهکارا
و درمانهای کلی رو بررسی میکنیم که واقعا هم مثمر ثمره.
مثل همه ی هفته های دیگه ، دو تا راهو که حتما داره، راه علمی و راه عملی.
ولی این دفعه مخاطب هم یه یه سری وظایفی داره که اون رو هم میگیم.
فردی که در معرض این رذیله قرار داره.
راه کار علمی
آثار علمیش که همون اندیشیدنه است، اگه ما بشینیم فکر کنیم همه اینا حل میشه ، بشینیم فکر کنیم،
به حسادته فکر کنیم ، به تکبره فکر کنیم.
تا اینجا که اومدیم دوباره فکر کنیم،
هر چی که بیشتر فکر کنیم، بیشتر بدمون میاد ، بیشتر خنده مون میگیره،
مثل یه آدمی که توی مراحل تکاملش به پنج سال قبلش میخنده ،
کارهایی که کرده.
واسه چی میخنده.
چون توی این پنج ساله واقعا فکر کرده روی این کارا.
حالا هر چی شما بیشتر فکر کنین ، زودتر میخندین ، و این زودتر خندیدنه یعنی زودتر دارید بزرگ میشین.
پس بیشتر فکر کنین.
اگر بدمون میاد توی جمع ضایعمون کنن
لگر بدمون میاد بهمون بی احترامی بشه ،
خب اینهارو از خودمون دور کنیم.
اگر واقعا دوست داریم عزت داشته باشیم خب اینها رو از خودمون دور کنیم .
خود سازی واقعا مهمترین عامل درمان و پیشگیری همه ی این رذایله .
و بشینه فکر کنه از آثارو نتایجی که میتونه این کار داشته باشه.
...من دارم این کارو انجام میدم ، تجربه بهم نشون داده ، عقلم داره بهم میگه
بالاخره همه میفهمن.
خب اگر همه فهمیدن بعدش چی .
خب منضایع میشم این وسط و بعدش چی گیر من میاد،
حالا گیرم که هیچوقتم نفهمن ، اصلا من میگم آثار اخروی و دنیاییش به کنار، گناهه به کنار .مامیگیماصلا آدمه دین و ایمونمنداره .
اصلا اخلاقم نداره.
نگاهش دو دو تا چهارتاییه.
بازاری.
میگه چی گیر من میاد
نگاه کاسبی اینجوریه دیگه.
از به هم خوردن ارتباط دونفر چی گیرش میاد ، هیچی .
فقط اگر مریض باشه کیف میکنه اونیکی دلره زمین میخوره.
اونیکی داره حرص میخوره .
اونیکی دعواش شده اونیکی زخم خورده
همین
و اگرم طبیعی بخوایم نگاه کنیمجز استرسه جز ترسه ،
جز تشویشه که اگر بفهمنچی میشه ، چی عایدش میشه.
پس این نگاه کاسب معابانه و بازاریو دو دو تا چهار تایی
اونایی هم که مسلمونن ، دین و ایمون دارن.
شیعه ی مولان.
بالاخره باید یه سری معیارایی داشته باشن، یه سری لصولی داشته باشن.
اونایی که دنبال رضایت خدا هستن که دیگه هیچی .
پس این آثارشو باخودش مرور کنه .
این باعث میشه که از خودش دور کنه این رذیله رو.
به آیات ، به روایات ، به جمله هایی که اولیای خدا ، ائمه ی خدا، خود خدا راجع به این مفسده گفتن ، فکر کنه ، به عذاباش فکر کنه ، به اینکه اگر روز قیامت خدل ازش پرسید، چه جوابی میخواد بده.
به این شرمندگیه فکر کنه ،
به جوابی که میخواد بده . به افتضاحی که به بار میاد فکر کنه واقعا
و یک بار برای همیشه اینو بزاره کنار.
به محض اینکه این کارو انجام میده ، یادش بیوفته هین فکرا،
باخودش تمرین و مرور کنه
راهکار عملی
گفتیم درمان عملیش اینکه فردی که در معرض سخن چینی قرار میگیره ،
یا میخواد این کارو انجام بده، باید به علتاش فکر کنه،
علتاشو ما گفتیم بالاتر،
این علتارو از بین ببره ،
معلولش که سخن چینی هم هست از بین میره ، مثلاطمعه حسادته ،
میبینید حسادته رو اگه ازبین ببریم شاید هشتاد ذرصد از سخن چینیو این اتفاقا و این حرفا و این شایعاتی که گریبان خیلی ها رو گرفته و داره اذیت میکنه ، مخصوصا کسایی که مشهورن یه ذره.
این ها از بین میره، اعصابا میاد سر جاش ، اونهارو از بین ببیر.
مخاطب ، کسی که در معرض سخن چینی قرار میگیره ، یه سری وظایفی داره ، این وظایف خیلی مهمه که هم میتونه درمان کنه و هم میتونه ادب کنه اون شخص رو که باعث جلوگیریه خیلی ازین اتفاقات بشه.
اولیش بنا به نص قرآن ، نباید گفته قرآن رو تصدیق و تایید کنه.
چرا که نمام نباید مرتکب شدنش به گناهانی از قبیل غیبت تهمت ، اختلاف و دشمنی ، فاسق است ،وخبر فاسق از نظر اسلام و قرآن مردود است .
هم توی قرآن داریم و هم توی احادیث زیادی ، که امام علی فرمودند که:
گفته های هیچ سخن گویی را باور نکن ،
اگرچه در لباس خیر خواهان باشد.
پس همون جا نطفه اشو ببندین .
اگر شما باور نکنین ، تمومه .
خیلی ساده است. کسی که براتون خبر میاره باور نکنین.
همونجا ببندیم مسیرش رو.
دیگه نزاریم به بعد کشیده بشه که گندش بالا بیاد و اتفاقای بعد بیوفته
پس ما مسئولیم که همون جا ببندیم.
باور نکنیم.
چون این باور کردنه باعث میشه بریم کنکاش کنیم ،
بعدا جستجو کنیم شک کنیم ، هزار تا اتفاق دیگه بیوفته . خشمگین بشیم و دست به هزار تا کار دیگه بزنیم.
دو -مخاطب باید سخن چین را تقبیح نماید و قبحعملش را به او گوشزد کند.
حالا دو راه داره که دو و سه میشه.
یاداینکه به صورت خیرخواهانه و دلسوزانه بیاد نصیحتش کنه.
این نصیحت رو حتما باید بکنه.
و راه سوم اینه که مهربونی نکنین با آدم سخن چین ،یعنی باید تسبت بهش خشمگین بتشی غضبناک باشی ، بفهمه که اشتباه کرده.
هم به این دلیل که مغبوض خداست.
منفور خداست .
همبه این دلیل که دشمن خودتونه.
اگر شما بیاین باهاش مهربون باشین، هوا برش میداره دوباره اینکارو انجام میده.
ولی اگر از شما یه رفتار سفت و سختی ببینه ،
این رفتارو دیگه تکرار نمیکنه.
اینکه گفتم مغبوض خداست ، سخن چین ،
طبق حدیث پیامبره که میفرنایند:
همانا دشمن ترین شما نزد خداوند کسی است که
تلاش بر سخن چینی میکند.
دشمن ترین شما نزد خداوند.
پس دشمن خدا هست.
آدم با دشمن خدا مهربونی نمیکنه.
برمیگردیم به اولی.
گفتیم که باور نکنین .
هم نباید تجسس و کنجکاوی کنیم روی صحبتا .
واکاوی نکنیم ، کثافتو هم نزنیم دیگه .
بوی گندش بدتر بالا میاد، ولش کنین .
عین آیه قرآنه ، لاتجسسو ، هرگز در کار دیگرانتجسس نکنید، این شامل سخنچینی و حرفایی که سخن چین میزنه هممیشه.
پس باور نکنیم ، تایید نکنیم . کنجکاوی هم نکنیم ، تجسس نکنیم.
باهاش سفت و سخت برخورد کنیم.
نصیحتش هم بکنید.
پنج عکس العمل ما جوری باشه که او از کاری که کرده شرمنده بشه.
مثال میزنم ،
مردی به حضور حضرت علی ع رسید و درباره
مرد دیگری سخن چینی کرد . امام علی ع فرمود :ای شخص ما درباره آنچه که گفتی پرسش و تحقیق میکنیم
اگر راست گفته باشی تو را دشمن میداریم ، زیرا تو سخن چینی کردی ،
اگر دروغ گفته باشی تو را مجازات میکنیم.
زیرا که به شخصی بهتان زدی ، و اگر خواستی کلام خود را پس بگیر تو را میبخشیم .
شخص گفت :یا امیر المومنین کلام خود را پس میگیرم .
خیلی قشنگ و زیرکانه و مؤدبانه و با کلاس ، شرمنده کرد امیرالمؤمنین ، اون فرد رو،
راه های گوناگونی هم داره، بزنید توی پرش .
یه جوری شرمنده اش کنید.
بالاخره شما همه استادین و بالاخره تا اینجا که پیش هومدیم خیییلی هم فکر کردیم و
هم تا همین الانشم بارها و بارها از پس این امتحانه براومدیم پس پرونده ی سخن چینی رو میبندیم
- ۹۵/۰۲/۱۱